در حال حاضر (اول جولای ۲۰۱۸، ۱۰تیر ۱۳۹۷) و بر اساس دادههای موجود در اطلس دیجیتال زندانیان سیاسی در ایران (تهیه شده توسط موسسه اتحاد برای ایران) و طبق پژوهش انجام شده در تاریخ ۱جولای ۲۰۱۸، ۸۴۴ زندانی سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی نگهداری میشوند. از این تعداد، ۴۰ زن و مابقی مرد هستند. زنان زندانی سیاسی، ۴.۷ درصد از زندانیان سیاسی را تشکیل میدهند. به این ترتیب با بالارفتن تعداد زندانیان سیاسی نسبت به سال گذشته و رشد نسبی کمتر زندانیان زن، نسبت زنان زندانی سیاسی به کل زندانیان به ترکیب جنسیتی کل زندانیان نزدیک شده است.
از میان ۴۰ زن زندانی سیاسی، ۱۶ نفر مادراند. این افراد فرزندانی از چند ماه تا بالاتر از سن کودکی (بزرگتر از ۱۸ سال) دارند. تعدادی از این فرزندان بزرگسال، خود نیز در زندان به سر میبرند.
میانگین سن این افراد با در نظر گرفتن اینکه سن ۵ نفر از آنها در اطلاعات موجود ثبت نشده است، حدود ۵۰ سال است. به این ترتیب به طور متوسط مادران زندانی سیاسی، میانسال محسوب میشوند. جوانترین مادر زندانی سیاسی بر اساس اطلاعات موجود ۳۸ سال و مسنترین آنها ۷۲ سال دارد.
بر اساس اطلاعات موجود در آمار رسمی، متوسط سنی زنان و مادران زندانی عادی حدود سی سال یا کمتر است. به دلیل موجود نبودن اطلاعات مرتبط با مادران زندانی به طور کلی، با مرور شرایط مادران زندانی سیاسی، گوشهای از شرایط مادران زندانی را مرور میکنیم
۱) الهام احمدی؛ دستگیری در جریان حادثه گلستان هفتم.
او درویش است و جزو زنانی است که ضرب و شتم داخل بند را اطلاعرسانی کرد. او به همین دلیل تحت فشار بیشتری قرار دارد.
خانم احمدی همراه با سایر زنان درویش دستگیر شده در زندان قرچک ورامین نگهداری میشود. جایی که بیش از ده مادرزندانی دیگر که به جرایم عادی در زنداناند، با فرزندان خردسالشان در شرایط غیربهداشتی و غیرسالم نگهداری میشوند.
خانم احمدی یک دختر حدودا ۵-۶ سالهای دارد. از شرایط ملاقات و برخورداری کودک-مادر از دیدار با یکدیگر اطلاعی در دست نیست. اما با توجه به اخبار منتشر شده از شرایط این زنان در زندان قرچک، به نظر میرسد علاوه بر حقوق خانم احمدی به عنوان یک متهم، حقوق خانواده او از جمله دخترش نیز نقض شده است.
۲) مریم اکبری منفرد؛ از خانواده مجاهدین؛ ۴۳ ساله
خانم منفرد، که از سال ۸۸ با حکم ۱۵ سال زندان، در بند زنان اوین به سر میبرد، بیشتر به دلیل پیگیری حقوقی سرنوشت خانوادهاش که از کشتهشدگان سالهای دهه شصت، از جمله کشتار ۶۷ هستند معروفیت پیدا کرده است. او تنها کسی است که در داخل ایران از مقامات جمهوری اسلامی به صورت رسمی درباره سرنوشت عزیزاناش پرسش کرده و خواستار روشن شدن نحوه مرگ و محل دفنشان شده است.
او در نامه سرگشادهای که امسال به قاضی صلواتی نوشته است، علاوه بر حقخواهیاش برای خانواده کشته شده و شخص خودش، از حقوق فرزندانش نیز صحبت به میان آورده است. او در نامه دیگری از دغدغهها و نگرانیهای مادرانهاش نوشته و البته تاکید کرده بر حقخواهیاش پافشاری خواهد کرد.
خانم منفرد سه دختر دارد که حدود نه سال است از بودن در کنار مادرشان محروماند و هماکنون نگران وضعیت جسمانی مادرانشان هستند
۳) مریم النگی؛ هواداری از سازمان مجاهدین
همسر خانم النگی، محسن دگمهچی، به دلیل ابتلا به سرطان و محرومیت از درمان، در سال ۹۰ در زندان درگذشت. او متهم به حمایت مالی از زندانیان سیاسی به خصوص بعد از حوادث سال ۸۸ بود.
خانم النگی که مدتی پس از دستگیری همسرش بازداشت شد و بیش از دو ماه در انفرادی بود، مجددا پس از درگذشت همسرش، برگزاری مراسم ختم و اطلاعرسانی در مورد آقای دگمهچی، دستگیر و محاکمه شد و از سال ۹۵ برای طی کردن حکم سه سالهاش راهی زندان شد.
خانم النگی ۵۶ ساله است و دو فرزند پسر و دختر دارد
۴) زهرا رهنورد، منتقدسیاسی؛ حصر خانگی، بدون محاکمه
زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و نویسنده، همراه با همسرش و مهدی کروبی از بهمن ۱۳۸۹ در حصر خانگی به سر میبرد. او که در دهه هفتاد عمر خود به سر میبرد، در دوران حبس، مادر خود را نیز از دست داده است.
خانم رهنورد در اواخر سال میلادی گذشته و پس از انتشار نامه نرگس محمدی به بهانه تولد فرزندانش، نامه سرگشادهای نوشت و خواستار آزادی #مادران_زندانی شد.
گرچه او و همسرش به دلیل حوادث دهه شصت، کشتار و حبس مخالفان سیاسی، مورد انتقاداند، اما بسیاری از فعالان حقوق بشری حبس او را، بدون طی شدن دادرسی عادلانه و محرومیت او و فرزندانش از حقوقشان از جمله ملاقات با یکدیگر به صورت مرتب و برنامهریزی شده، محکوم میکنند.
او سه فرزند دختر بزرگسال دارد.
۵) آزیتا رفیعزاده، شهروندبهایی
خانم رفیعزاده که به دلیل همکاری با موسسه آموزشی بهاییان، دوران حبس خود را میگذراند، در نامهای به پسرش که حدود هشت سال سن دارد، از صبوری او تشکر کرده است. حدود دو سال پیش، همسرش، پیمان کوشک باغی که با پسرشان برای ملاقات خانم رفیعزاده آمده بود، دستگیر و روانه بازداشتگاه شد.
خانم رفیعزاده در نامهاش به فرزندش به ملاقاتهای مرتب و هفتگی خانوادگی اشاره میکند که توانسته بخش مهمی از نیاز این خانواده از جمله فرزندشان در حفظ ارتباط با والدین زندانیش را برطرف کند
۶) نازنین زاغری-رتکلیف؛ شهرونددوتابعیتی؛ اتهام جاسوسی
خانم زاغری بیشتر از دوسال پیش در فرودگاه و هنگام بازگشت از ایران دستگیر شد. در آن زمان، کودک دوسالهاش که همراه او بود، ممنوع الخروج شد. خانم زاغری، با اتهام مشخص جاسوسی روبروست، اتهامی که او بارها رد کرده است. با توجه به گفتوگوهای پیدا و پنهان مقامات سیاسی دولت انگلستان و ایران، موضوع «گروگان» بودن این شهروند ایرانی-انگلیسی بارها مطرح شده است. سپاه، نهاد دستگیر کننده خانم زاغری، و مقامات قضایی بارها از کودک او برای تحت فشار قرار دادن این مادرزندانی استفاده کردهاند. بعد از رفع ممنوعالخروجی، ندادن ملاقات و فشار برای نگهداری کودک در زندان توسط خانم زاغری، از جمله این استفادهها بود. خانم زاغری از زندان برای فرزندش نامه نوشت و با تشریح برخی لحظههایی که کودک-مادر در کنار هم نبودند، از او طلب بخشش کرد.
۷) سهیلا زبیری؛ ۴۶ ساله؛ شهروند معترض کرد
خانم زبیری که در اعتراض به قتل یک شهروند کرد در تجمعی شرکت کرده بود همراه با دخترش بازداشت و هر دو به زندان محکوم شدند. دخترش که در زمان دستگیری ۱۸ سال داشت، هم اکنون آزاد شده است. از شرایط این مادر و دختر در زندان و وضعیت ایشان بعد از آزادی دخترش اطلاعات دقیقتری منتشر نشده است.
۸) زهرا زهتابچی؛ ۴۹ ساله؛ هوادار مجاهدین؛ دارای دو دختر بزرگسال
خانم زهتابچی که پژوهشگر اجتماعی است، تعدادی از اعضای خانوادهاش را به عنوان هوادار یا اعضای سازمان مجاهدین در جریان کشتار دهه شصت از دست داده است.
خانم زهتابچی در سال ۹۵ نامهای را به نهادهای حقوق بشری نوشت و در آن به گوشهای از سرنوشت خانوادهاش به عنوان خانواده زندانیان و اعدام شدگان سیاسی اشاره کرد. در طول ۵ سالی که ایشان در زندان بوده است مدتی را در سلول انفرادی به سر برده و از حق ملاقات با خانواده و فرزندانش که هر دو هفته یک بار و به صورت کابینی برقرار میشده محروم شده است. شرایط جسمی و روحی این مادر زندانی که از حق مرخصی نیز محروم است، نگرانیهایی را برای خانوادهاش ایجاد کرده است.
۹) پریسا شهیدی؛ شهروند بهایی
خانم شهیدی همراه تعداد دیگری از شهروندان بهایی در خرداد ۱۳۹۶ بازداشت شد. همسر خانم شهیدی، کمال کاشانی نیز در زندان رجاییشهر دوران زندان در تبعید خود را میگذراند. خانم شهیدی چهار فرزند دارد که حداقل یکی از آنها در سنین نوجوانی است. با توجه به دوری محل نگهداری آقای کاشانی از محل زندگی خانواده و زندانی شدن خانم شهیدی، فرزندان این خانواده در شرایط پرفشاری از لحاظ روانی قرار دارند. از ویژگیهای ملاقات و ارتباط فرزندان با والدین زندانی از جمله مادرشان اطلاعی در دست نیست.
۱۰) هنگامه شهیدی؛ روزنامهنگار و فعال سیاسی؛ ۴۳ ساله، دارای دختر بزرگسال
خانم شهیدی، روزنامهنگار و نزدیک به اصلاحطلبان است که سابقه همکاری با آقای خاتمی، رفسنجانی و کروبی را دارد. طبق آنچه توسط مقامهای قضایی اعلام شده او به خاطر نامهها و نوشتههایش بدر فضای مجازیرای بار دوم تحت تعقیب قرار گرفته است. خانم شهیدی علاوه بر نامهنگای و تلاش برای رفع تنبیه سنگسار از چند متهم، درباره فشارهای دستگاه قضایی و امنیتی به خودش نیز به افشاگری پرداخت. زمانی که ایشان در سال ۱۳۸۸ برای اولین بار دستگیر شد، فرزند او نوجوان بود. اعتصاب غذا، دستگیری بعد از بستری شدن به دلیل بیماری قلبی و بیخبری و ممنوعالملاقاتی در بخشی از دوران زندان، شرایطی بوده است که خانواده و از جمله فرزند ایشان را نیز متحمل فشار کردهاست.
۱۱) شیدا قدوسی؛ شهروند بهایی؛ دارای دو فرزند
خانم قدوسی شهروند بهایی ساکن گرگان است که در سال ۹۱ همراه با تعداد دیگری از همکیشان خود بازداشت و بعد از مدتی محاکمه شد. او در حال حاضر برای چند روز به مرخصی آمده است. از شرایط ارتباط او با فرزندانش و موقعیت فرزندان او در غیاب مادرشان اطلاعاتی در اختیار نیست.
۱۲) مریم کلنگری؛ ۶۵ ساله؛ دارای دو فرزند بزرگسال
خانم کلنگری با وجود بیماری و با واکر برای تحمل ۵ سال زندان، توسط ماموران امنیتی جلب شد. در حال حاضر همسر و دو فرزند پسرش هم در زندان به سر میبرند. این خانواده از جمله بازماندگان کشتار زندانیان در دهه شصت محسوب میشوند. پیشتر درباره نبود امکانات بهداشتی و پزشکی برای نگهداری خانم کلنگری در زندان هشدار داده و با مقامات قضایی مذاکره شده بود. از شرایط فعلی خانم کلنگری و ارتباط ایشان با همسر و فرزندانش، ملاقات بین زندانیان، اطلاعی در دست نیست.
۱۳) فاطمه مثنی؛ ۵۰ ساله، منتسب به سازمان مجاهدین خلق
خانم مثنی ابتدا در سال ۱۳۹۱ بازداشت شد و مدتی را در انفرادی سپری کرد. وی و همسرش، حسن صادقی، به اتهام محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین محاکمه شدند و با حکم ۱۵ زندان از سال ۱۳۹۴ در زندان هستند.
خانم مثنی در نوجوانی و در دهه شصت نیز همراه خانوادهش دستگیر شده بود. در زمان دستگیری اولیه وی نیز فرزند او که در آن زمان نوجوان بود، همراه او و همسرش بازداشت شد.
هم اکنون یک فرزند بزرگسال و یک کودک نوجوان این زوج زندانی، بدون والدین در بیرون از زندان هستند در حالی که حکومت خانه و مغازه خانوادهشان را نیز مصادره کرده است. گرچه از میزان و کیفیت ارتباط این مادر زندانی با فرزندانش اطلاعاتی در دست نیست، اما فرزندان ایشان با نگرانی اخبار مرتبط با رسیدگی نکردن پزشکی به خانم مثنی در زندان را دنبال میکنند.
۱۴) نرگس محمدی؛ ۴۶ ساله؛ فعال حقوقبشری؛ دارای دو فرزند
نرگس محمدی بارها به خاطر فعالیتهای دانشجویی و بعدتر فعالیتهای حقوقبشریاش بازداشت شده است. او یک بار در سال ۸۹ دستگیر، محکوم به حبس و زندانی شد. وی با نظر پزشکان در سال ۱۳۹۱ آزاد شد. اما با ادامه فعالیتهایش، در سال ۱۳۹۵ مجددا با اتهامات سنگینتری دوران حبس طولانی مدتتری را آغاز کرد. در آن زمان همسرش، تقی رحمانی برای داشتن امکان فعالیت مدنی به تبعید خودخواسته در کشور فرانسه تن داده بود. خانم محمدی در دوران حبس خود بارها از زندان به مقامات و فرزندان خود نامه نوشت. از مهمترین ویژگی نامههای او بیان احساس مادری و تاکید بر حقوق خود به عنوان مادرزندانی است. او در نامههایش در عین بیان تجربه شخصی، بارها از حقوق مادران سیاسی و غیرسیاسی دیگر صحبت کرده است. تلاشها و نامهنگاریهای او کمپینها و تلاشهای مدنی گستردهای را با رویکرد دفاع از حقوق زندانیان زن و مادران زندانی موجب شد. دو سال پیش خانم محمدی در یکی از همین نامهها به استفاده حکومت از فرزندانش برای فشار آوردن بر او و ایجاد محدودیت در ملاقات و تماس، اشاره کرد و از آخرین ملاقات با فرزندانش قبل از سفرشان به فرانسه برای زندگی همراه پدرشان نوشت. سال قبل ۸ نهاد حقوق بشری و مدنی به همین مناسبت، این روز، ۲۶ تیرماه مصادف با ۱۷ جولای را روز مادران زندانیان نام نهادند و از سایر نهادها و فعالان حقوق بشری خواستند تا از این فرصت برای بیان خواسته، نیاز و حقوق مادرانی که به هر دلیل در زندان به سر میبرند استفاده کنند. فرزندان خانم محمدی بدون داشتن امکان ملاقات و تماس با مادرشان، دوران دوری از او را با نگرانی از وضعیت سلامتی او طی میکنند.
۱۵) شکوفه یدالهی؛ درویش؛ دارای سه فرزند بزرگسال
خانم یدالهی، جزو دراویش گنابادی است که بهمن ماه ۱۳۹۶ در جریان درگیریهای معروف به گلستان هفتم، بعد از ضرب و جرح بازداشت شد. او مانند بسیاری دیگر از زنان و مردان دراویش بازداشت شده، روند درمانیش طی نشده است. سه فرزند او نیز همان زمان مجروح و بازداشت شدهاند. فعالان حقوقبشری بارها از وضعیت نامناسب جسمی خانم یدالهی ابراز نگرانی کردهاند. بدیهی است این خانواده با حداقل ارتباط و داشتن اطلاعات دقیق از وضعیت یکدیگر، زندانیاند و این موضوع نگرانی آنها از حال یکدیگر را میتواند تشدید کند.