عکس: یادبود جانباختگان قتل عام تابستان ۱۳۶۷؛ شورای بهرنگ و کانون دموکراتیک ایرانیان دالاس؛ تگزاس، آمریکا؛ ۲۰۱۶ میلادی؛ عکس از: حامد فرمند
۲۰ آیا کودک یک فعال سیاسی بودن مزیت محسوب میشود یا فشار روانی تولید میکند؟ کودک یک فعال سیاسی یا اجتماعی که زندانی یا اعدام شده یا به طور فراقضایی به قتل رسیده است، چه نیازهایی دارد و این موضوع چه طور با برداشتهای عمومی از فرد قربانی قابل جمع شدن است؟ آیا تمام کودکان فعالان سیاسی، فعال سیاسی یا دادخواه ظلمی که به والدشان شده است خواهند شد یا باید بشوند؟
به مناسبت اعدام روحالله زم و پخش صحبتهای دختر نوجوانش در فضای مجازی: ویژگیهای کودکان افراد معروف و وظیفه جامعه در قبال آنها
به طور کلی کودک افراد معروف بودن، سایهای روی زندگی کودک قرار میدهد. این موضوع میتواند آثار روانی و جانبی منفی هم ایجاد کند؛ زیر ذرهبین بودن فرد: احتمال اعتماد به نفس ضعیف، پایین آمدن احتمالی ریسک پذیری کودک
گذاشته شدن بار اضافی بر دوش کودک، وظیفهای که هم با کودکی او لزوما همخوانی ندارد و هم لزوما انتخاب کودک نیست. الگو گرفتن از والد به دلیل قضاوتها و پیشداوریها به جای انتخاب کودک
بخشی از تجربه کودکان دارای والد با جرایم عمومی نیز به دلیل انگ اجتماعی مشابه کودکان دارای والد فعال سیاسی یا کودک افراد معروف است.
تجربه تبعیض مبتنی بر جنسیت برای کودکان دختر
تجربه ترامای شدید کودک: مسئولیت کودک فرد معروف بودن، فشار روانی تازه و شدیدتری بر کودک تحمیل میکند.
کودک در شرایط موجود، نیاز به یافتن ابزارهای تابآوری، و در زمان اعدام یا قتل، نیاز به سوگآوری به خصوص در مورد مرگهای پیشبینی نشده دارد. در بسیاری از موارد خانوادهها آموزش کافی هم در مورد نحوه برخورد با کودک ندارند. بعضا نام بزرگ والد، مانعی برای مواجهه سالم با تراما و سوگواری میشود.
نامهای بزرگ همچنین مواجهه صادقانه و بدون نگرانی کودک با حسهای خودش را مشکل میکند. بسیاری از موارد بزرگ کردن نام افراد از سوی جامعه اتفاق میافتد که بعضا حتی از همدلی مناسب با کودک هم جلوگیری میکند.
بعضا خانوادهها به دلیل اطلاعرسانی نکردن در طول دوران زندانی بودن فرد (پیش از مرگ یا اعدام) مورد انتقاد فعالان و رسانهها قرار میگیرند. این موضوع هم میتواند همدلی کردن با خانوادهها و کودک را مختل میکند.
همدلی ندیدن احتمال ناتوانی از همدلی را بالا میبرد.
اشاره به صحبت آزاده پورزند در لایو رادیو زمانه: انتظار جامعه از پیوستن کودکان به دادخواه شدن، فعال مدنی شدن یا ادامه دهنده راه والد خود شدن: نقض حقوق کودک با نقض حق انتخاب و نقض حق بر سلامت و داشتن رفاه
دادخواهی وظیفه ما به عنوان افراد جامعه و حق کودک به عنوان فردی است که عزیزی را از دست داده است. اگر کودک وارد مسیر دادخواهی شود، باز وظیفه ماست تا محیط دادخواهی را برای او امن و امنیت او را تامین کنیم.
اشاره به مطلب نوشته شده در این خصوص در رسانه پارسی: فرصت دادخواهی کودکان
اهمیت شنیدن صدای کودکان
در پایان، اشاره به فرزندان افراد با جرایم یا اتهامات عمومی: انگها، همراه با باورهای غلط در مورد پاگذاشتن کودک بر جای پای والد. نقد این باور البته بدون لحاظ کردن دلایل احتمالی ارتکاب فرد به جرم انتسابی است: فقر، نابرابری، تبعیض و ساختارهای غیرحامیانه. همچنین سیستم قضایی غیرعادلانه و نقض حق بر دادرسی عادلانه هم در این نقد لحاظ نشده است.