پنهان کردن بازداشت یا اعدام والدین از کودکان

دلایل، اثرات مخرب بر کودکان و پیشنهادات

برخی دلایل که باعث می‌شود گروهی از خانواده‌ها، زندانی یا اعدام شدن والدین را از کودکان پنهان می‌کنند:

      • محافظت از کودک در برابر ترامای زندان

      • محافظت از کودک در برابر آسیب از دست دادن همیشگی والد و حفظ امید

      • داشتن این تصور که کودک خردسال درکی از اتفاقات پیرامون ندارد

      • داشتن این تصور که کودکان از درک برخی مفاهیم عاجزند، پس بهتر است کلا به آن‌ها چیزی در آن باره گفته نشود

    کودکان درباره تجربه‌شان از پنهانکاری اطرافیان، چه می‌گویند؟

    تا چند ماه بعد از اعدام پدرم، خانواد‌ه‌ام موضوع را از من پنهان کردند. در نهایت مادرم با پیش کشیدن داستان فیلم گل‌های داوودی، که در آن فیلم، مادر، مرگ پدر در زندان را از فرزندش پنهان کرده بود، از من پرسید: آیا مادر در فیلم گل‌های داوودی کار درستی کرد؟ من هم گفتم نه، باید حقیقت را می‌گفت. مادرم هم با چشم گریان گفت: دخترم، متاسفم. پدر تو هم اعدام شده.

    سولماز علیزاده، فرزند یکی از قربانیان اعدام‌های ۶۷ – در برنامه چشم‌انداز، شهریور ۱۳۹۹ (نقل به مضمون)

    هنوز فکر می‌کنم اطرافیانم به من بدهکارند که چرا این قدر طول کشید تا به من حقیقت را گفتند.

    حسین دخیلی، در فصل دوم مجموعه «اگر …» در رسانه پارسی

    تا برسیم خانه، هیچکس حرف نزد. حتی صدای صوت زدن خاله جون، وقتی زیر لب دعا می‌خواند هم قطع شده بود. هیچ کس به من نگفت مصطفی چه گفت.

    حامد فرمند، در کتاب خاطرات خودش، «جای خالی مامان»، فصل «ملاقات با مرده»، بعد از روایت ملاقات با داییش در سال ۱۳۶۳ در زندان اوین

    پنهانکاری غیبت موقت (زندان) یا دایم (اعدام) والدین، تا همیشه ممکن نخواهد بود

    اطرافیان کودک که از ناآگاهی کودک مطلع نیستند و همبازی‌های کودک که در جریان اتفاق قرار دارند، ممکن است به شکل غیرمنتظره‌ای کودک را در جریان اتفاق قرار دهند.

    دسترسی کودکان به فضای مجازی نیز راه ناامن دیگری است که کودک از طریق آن با زندانی یا اعدام شدن والدین‌شان آشنا می‌شوند.

    کودکان درک می‌کنند، آن‌ها متوجه می‌شوند که واقعیت، راز مگوست و برخی از آن‌ها برای محافظت از این راز و نگران نکردن اطرافیانشان، احساسات خود را پنهان می‌کنند.

    شنیدن خبر زندانی یا اعدام شدن والدین از منابع دیگر چه اثر مخربی دارد؟

        • کودک به شکل غیرمنتظره، بدون برنامه و بدون در نظر گرفته شدن سطح توانایی و درکش، با واقعیت روبرو می‌شود.

        • احتمال دارد اعتماد کودک به اطرافیان نزدیکش خدشه‌دار شود.

        • کودک ممکن است نسبت به بزرگسالان اطراف خود و حتی والد غایب، احساسات متناقض، از جمله خشم پیدا کند.

        • کودک از منابع کافی برای مواجه شدن با واقعیت تراژیک برخوردار نخواهد بود.

      راه حل غیرآسیب زا چه می‌تواند باشد؟

          • کودکان را در زمان بروز تراژدی، از جمله زندان یا اعدام والدین، نادیده نگیریم.

          • واقعیت را مطابق فهم و درک کودک برای او توضیح دهیم.

          • آماده پاسخ دادن به سوالات احتمالی کودک باشیم.

          • بدون قضاوت به احساسات کودک گوش دهیم.

          • توانایی کودکان برای بیان نظراتشان را تقویت کنیم.

          • به کودک کمک کنیم تا با احساساتش مواجه شود و راه امنی برای غلبه بر آن‌ها پیدا کند.

        چند واقعیت مهم

            • کودکان تاب‌آوری را خواهند آموخت. حمایت اطرافیان، کمک‌های تخصصی و محیط امن، می‌تواند به کودک برای مواجهه با تراما کمک کند.

            • اندوه، غم، خشم و سایر احساسات ناشی از شنیدن واقعیت، احساسات طبیعی انسانی هستند. به کودک می‌توان برای درک و غلبه بر آن‌ها کمک کرد. نگفتن حقیقت، احساسات دیگری را بر کودک تحمیل خواهد کرد.

            • گفتن حقیقت زندان می‌تواند برای حفظ ارتباط با والد زندانی مفید باشد و گفتن حقیقت اعدام، می‌تواند مسیر سوگواری را برای کودک هموار کند.

          کودکان، انسان‌های صاحب حق و مستقل از والدین‌شان هستند.

          کودکان را بشنویم و ببینیم.


          توضیح تصویر شاخص: ترکیب برگ و نقاشی روی پارچه، اثر حامد فرمند – بخشی از پروژه روایتگری تعاملی: داستان برگ‌ها