قوانین تبعیضآمیز در ایران باعث میشود تا بسیاری از زنان برای انجام امور روزانه فرزندانشان، مثل ثبت نام در مدرسه، انجام عمل جراحی یا اجاره منزل با مشکل روبرو شوند.
از طرف دیگر زندانی شدن والدین تاثیرات متفاوتی بر روی کودکان افراد زندانی میگذارد. برخی از کودکان با اختلال تمرکز روبرو میشوند و افت تحصیلی پیدا میکنند. برخی از کودکان به دلیل شرایط اقتصادی یا فرهنگی خانواده، ممکن است ناچار به ترک تحصیل شوند. حمایتهای تحصیلی از سوی بزرگسالان یا همسالان میتواند برای این گروه از کودکان مفید باشد.
اما برخی از کودکان نیز ممکن است موفقیتهای تحصیلی بیشتری نسبت به قبل از زندانی شدن والدشان پیدا کنند. اما تجربه برخی از این کودکان نشان میدهد که آنها در بسیاری از موارد احساسات و نیازهای خود را سرکوب کردهاند. گروهی از آنها تلاش برای «موفقیت» تحصیلی را برای مقابله با انگ و برچسبهای اجتماعی انجام دادهاند، برچسبهایی نظیر «پدر/مادر بالای سرش نبوده.» بسیاری از این کودکان گفتهاند که زودتر از سنشان بزرگ شدهاند و به اندازه کافی «کودکی» نکردهاند.
کودکان معلول، بیمار، اوتیستیک و دارای نیازهای ویژه ممکن است بیشتر، پیچیدهتر یا متفاوت از سایر کودکان تحت تاثیر پیامدهای ناشی از دستگیری و زندانی شدن والد و تغییر روند زندگی قرار بگیرند و با کاهش تمرکز، تشدید به هم ریختگی، تغییر رفتار، افت تحصیلی یا ترک تحصیل روبرو شوند.
مدیران و معلمان باید محیط امنی را برای تمام کودکان فراهم کنند تا بدون در نظر گرفتن موقعیت خانوادههایشان، نیازها و حقوقشان، از جمله حق «کودکی کردن» رعایت و شرایط خاص و نیازهای ویژه آنها در نظر گرفته شود. در شرایطی که کودک به دلیل زندانی شدن والدش، با احساس «عدم کنترل» روبرو شده است، مدرسه میتواند نقش ثبات دهنده، روال روزمره و قابل پیشبینی را ایفا کند.
به نظر شما آیا در حالی که هیوا احساس خاصی از خودش بروز نداده، آیا نیازی به گفتوگو درباره احساساتش دارد؟ («راهنمای غلبه بر احساسات»)
طراح تصویر شاخص و تصویر داخل متن: مریم بیگی