عکس: فعالیت تفریحی کودکان در کمپی برای کودکان دارای والد زندانی؛ ویرجینیا – آمریکا؛ ۲۰۱۷ میلادی، عکس از: حامد فرمند
شهروندان چه وظیفهای در مقابل کودکان زندانیان به عهده دارند؟ شهروندان به عنوان همسایه افرادی با والد زندانی، دارای فرزندی همبازی کودک فرد زندانی، عضوی از شورای شهر یا دارای امکان مطالبهگری از اعضای این شورا، عضو انجمن اولیا و مربیان یا یکی از والدین مسئول، یک فرد دانشگاهی یا فعال مدنی، چطور میتواند از کودکان زندانیان حمایت کند؟
چه نیازی است که هر فردی، حتی کسانی هم که ممکن است گمان کنند کودکی در اطرافشان نیست که تجربه زندانی شدن والدیناش را داشته باشد، لازم است تا درباره این گروه از کودکان مسئولیت بپذیرد؟
کودکان زندانیان، گروه وسیعی را شامل میشوند: کودکانی که به هر دلیلی که والدشان زندانی شده است، با آثار روانی، جسمی و رفتاری روبرو هستند. از تعداد آنها اطلاعات دقیقی در دست نیست.
با توجه به آمار پراکنده احتمالا کمتر از ۲۰۰ هزار زندانی در سراسر کشور داریم. بر اساس اطلاعات موجود بیش از ۶۰ درصد آنها متاهل هستند و حدود ۷۰ درصد از آنها دارای فرزند گزارش شدهاند. عمده زندانیان مرد هستند. برای بسیاری از این افراد امکان ملاقاتهای شرعی فراهم بوده، بنابراین حتی در زمان زندانی بودن نیز امکان فرزنددار شدن آنها وجود داشته است. از طرف دیگر طبق تعریف کودکان زندانیان کسانی را هم شامل میشود که تجربه زندانی شدن والدینشان را داشتهاند، والد آزاد شده اما خودشان همچنان در دوران کودکی، زیر ۱۸ سال هستند. به این ترتیب حداقل حدود یک میلیون کودکی داریم والدش در زندان است یا تجربه زندانی بودن والدش را داشته و هنوز کودک است.
تمام کودکان حق برخورداری از حداکثر رفاه را دارند. استیفای این حق وظیفه ماست تا از دولتها بخواهیم و خودمان در مسیر آن تلاش کنیم. به عنوان والدینی که ممکن است کودک ما همبازی کودکان این افراد باشد، عضو نهادهای تصمیمگیر محلی یا منطقهای باشیم، معلم باشیم یا هر مسئولیت دیگری که داشته باشیم. ممکن است وکیل، استاد دانشگاه، محقق، مددکار یا روزنامهنگار باشیم. حتی ممکن است تنها همسایه یکی از این افراد باشیم.
تاکید: کمبود تحقیقات در حوزه زندان، آثار زندانی شدن والدین بر کودکان و خانوادهها و سوالات متعدد این حوزه که بتواند پشتوانه دانش ما به زبان فارسی و در محیط ایران را بالا ببرد.
یکی از تجربههای این خانوادهها و کودکان، انگ اجتماعی و عدم همدلی جمعی است. این موضوع در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی هم صادق است. برخی از این خانوادهها ممکن است با برچسبهایی مثبت یا منفی روبرو باشند.
یکی از اتفاقات رایج، ناچار شدن خانواده به ترک محله به خاطر جرم/اتهام والد است. تلاش برای آموزش هممحلهای، استفاده از جمعها از جمله مراکز مذهبی یا تاثیرگذار محلی برای کنار گذاشتن انگ اجتماعی در محل.
مثال: تجربه استفاده جامعه سیاهان آمریکا از «آرایشگاه» برای فعالیتهای ترویجگری
کم کردن فاصله همدلی بر دوش ما اعضای جامعه است. یکی از وظایف ما در مورد خودمان و فرزندانمان، آموزش تفاوتهاست. همچنین درک نظام عادلانه قضایی است. در چنین نظامی، فردی که خطایی را مرتکب شده، به عنوان یک انسان همچنان دارای حقوقی است. آگاهی به لزوم داشتن مجازاتهای جایگزین و حبس الکترونیک و اولویت دادن به منافع عالیه کودک همچنان میتواند به روند تغییرات مثبت تاثیرگذار باشد.
فراهم کردن زمینه برخورداری کودک از حقوقاش:
- حق بر آموزش
- حق بر تفریح
- حق بر سلامتی
- حق بر بودن با خانواده
- حق برخورداری از رفاه
برای برآورده کردن هر یک از این حقوق راههای خلاقانهای را میتوان طی کرد. اما پیش از آن شنیدن چالشهای خانوادهها در بهرهمندی از این حقوق اهمیت پیدا میکند.
بعضا کودکانی به دلیل زندانی شدن والدینشان ممکن است به کار کودکی (عمدتا کودکان پسر) رو بیاورند یا وادار به ازدواج (عمدتا کودکان دختر) شوند.
همچنان نیاز داریم در محیط اطرافمان نسبت به تغییرات رفتاری و جسمی کودکان حساس باشیم و حتی اگر نمیدانیم چه اتفاقی منجر به این تغییرات شده، مداخلات حامیانه انجام دهیم.
بسیاری از فعالان مدنی و نهادهای غیرانتفاعی که با گروههای به حاشیهرانده شده، کودکان آسیبپذیر یا اصطلاحا «زنان سرپرست خانوار» کار میکنند، به صورت غیرمستقیم با کودکان زندانیان سر و کار دارند. بالا بردن آگاهی نسبت به نیازهای این کودکان و خانوادهها از سوی این افراد (مددکاران، مدیران و حامیان این مجموعهها) در کاهش بار آسیبها بر کودکان موثر است.
لزومی ندارد تا ابراز کنیم که از شرایط کودک خبر داریم، اما داشتن راههای خلاقانه مثل بازیهایی که کودکان با احساس خودشان آشنا شوند، همدلی را بیاموزند یا با تفاوتها کنار بیایند، میتواند علاوه بر کمک به تمام کودکان، برای این کودکان دستاورد بزرگی خواهد داشت.
یادآوری: توجه به تفاوتها در رفتار و عملکرد کودک که به صورت ناگهانی رخ داده و به صورت طولانی در حال تکرار است.